وقتي پپا پدر رو در بيمارستان ملاقات كرد ، پدر به پپا نشون داد كه بيمارستان چجور جاييه ، پرستار ها ، دكتر ها، مخصوصا غذا هاي بيمارستان .
از اون به بعد پپا متوجه شد كه بيمارستان اصلا جاي ترسناكي نيست.
بخشها :
ارسال نظر
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد